مدح و مناجات با حضرت علی علیهالسلام
ای بـرتـرین پـدیـدۀ عــدل خـدا عــلـی در كـشـتـی نجـات بـشـر نـاخـدا عـلـی حـق را چنانكه بـاید و شـاید شنـاخـتی ای ما سـوی به حـق تو نـا آشنـا عـلـی خواهی هر آنچه را كه بخواهد خدا از آن خواهد خدای هر چه بخواهی تو یا علی سرچشمۀ بقـایی و باقـی چو ذات حـق راه مـحـبّـت تـو نــدارد فـــنــا عــلــی مات است روح علم ز نهج البلاغه ات كردی چه خوب حق سخن را ادا علی صـاحـبـدلان صفات كـمال تو یـافـتـنـد از ابــتـدای قـــرآن تـا انــتـهــا عــلــی ز آن بیشتر بخـوانـم قـرآن كه بیـشـتـر مـدح تـو بـشـنـوم ز بـیـان خـدا عــلـی هر جان مبـتلا ز تو گردد رهـا ز غـم هر درد بی دوا ز تو گـردد دوا عـلـی با نیروی ولای تو هر لحـظه می زنیم ما دست رد به سینۀ رنج و بـلا عـلـی میخواهم آن بهشت كه دارد صفا ز تو آری بهـشت بی تـو نـدارد صـفـا عـلی دستت خـدا گرفت كه دست خـدا شدی ای دستگیر مردم بی دست و پا عـلـی گیری رخت بر آتش و گویی به خویشتن انـدیـشه كـن ز آتـش روز جـزا عـلـی برداشت چون رسول خدایت به روی دست ای لنگـر زمین و زمان گفت یـا عـلی ای در نماز داده به سایل نگین خویش اینـك من گـدا و تـو كـان عـطـا عـلـی |